چطور فرد خلاقی باشیم؟!

به گزارش وبلاگ تالار پذیرایی، در سازمانتان خلاقیت ایجاد کنید

با توجه به آنچه تا به امروز مشاهده نموده ام، کسانی که سابقه کار در استارت آپ دارند عموما در سازمان های بزرگ کارآیی خوبی از خود نشان می دهند؛ چرا که با خلاقیتی که در پیش گرفته اند، می توانند به سادگی هر آنچه در این سازمان ها در حال اجرا است را شناسایی نموده و روش های مناسبی (یا غیرمعمول) برای داشتن عملیاتی ناب تر، سریع تر و بهینه تر پیشنهاد نمایند. حال سازمان های میانه و بزرگ برای باقی ماندن در فضای خلاق چه کاری می توانند، در پیش گیرند؟ با خبرنگاران نگاهی بیندازیم به کارهایی که خلاقیت را نابود می سازد.

چطور فرد خلاقی باشیم؟!

انتخاب مدیرانی خلاق و نوآور

مدیران پیروز به این علت پیروز شناخته می شوند که قادرند آگاهانه افراد را به سطحی از توانمندی هایشان برسانند که پیش از این گمان می کردند دور از دسترس است. بنابراین زمانی که شرکت درنظر دارد به افراد قدرت دهد، باید اطمینان پیدا نموده این قدرت را در اختیار کسانی قرار می دهد که ریسک پذیر بوده و کارهایی نو انجام می دهند. مدیران خلاق کوشش دارند، راهی نو برای برانگیختن انگیزش کارکنان بیابند. آنها همواره در پی پیدا کردن شیوه ای برای بهتر کردن عملکرد افراد در قالب یک گروه نیز هستند. هیچ کس دوباره چرخ را اختراع نمی نماید، اما می توان آن را درخشان تر کرد.هیچ وقت به افراد نگویید کارها را چگونه انجام داده؛ فقط به آنها کار را معرفی کنید. آنگاه نبوغ آنها است که شما را شگفت زده می نماید. مسئله ای که در صورت انتخاب مدیری غیرخلاق با آن روبرو می شوید، این است که آنها منطقه آرامشی برای خود می یابند، موضوعی که فرهنگ بی تحرکی و رکود را در شرکت شما تبدیل به یک عادت می نماید. این همان علت تنفر شخصی من از الگوی قدیمی مدیریت است، جایی که مدیری به سختی نام کارکنان خود را می داند فقط برای شکایت بر سر کارمندان یا خواستن انجام کاری است که به بیرون دفتر خود می آید.آنها معمولا راهی برای پیشبرد کارها پیدا می نمایند و برای همواره به همان راه تکیه نموده و به محض اینکه یکی از افراد کمی از راستا برنامه منحرف شده یا شیوه ای نو را امتحان کند، عصبانیت آنها فوران می نماید. درست در نقطه مقابل این مدیران، رهبر خلاق است که با آغوش باز کارمندی را که شیوه ای نو آزموده، پذیرا بوده و شیوه نو را برای آنالیز امکان عملی بودن آن امتحان می نماید. بنابراین برای خلق فرهنگی نوآور و خلاق، به نقش رهبری توجه داشته باشید. کاری کنید که تفکر رهبران و کارکنان همانند تیم ورزشی گردد.یک تیم ورزشی همانند یک اداره است. زیرا در آن شما رهبرانی و هم تیمی هایی دارید که با یکدیگر در رقابت هستند. اما از همه مهم تر در این مجموعه افرادی با شخصیت ها و سابقه ها فرق دارد که برای رسیدن به هدفی مشترک گرد هم جمع شده اند.

نابودگر خلاقیت چیست یا کیست؟

درست است، خود را بزرگ دانستن خلاقیت را می کشد. زمانی که شخص خود را بزرگ تر از آنچه واقعا هست بداند، ناخواسته در جهت زیان به خود حرکت می نماید؛ زیرا پیوسته در این گمان است که در مقایسه با همکاران خود کارمندی بهتر، رهبری بهتر و شخصی بهتر است. افراد خودنما و مغرور موجب از بین بردن رشد می شوند. اگر شما در محیطی کار نموده باشید که یک کارمند نادان یا فردی که مقید نباشد حضور داشته باشد؛ باید با این مساله روبرو شده باشید. این نوع افراد تمام کوشش خود را انجام داده تا ایده های آنان عملی گردد و همواره کارهای خود را در اولویت بالاتری از همکاران خود می گذارند. شخصیت شما می تواند برای کارتان تبدیل به یک مانع گردد. اگر شما به عالی بودن خود معتقد باشید، این مرگ خلاقیت تان محسوب می گردد. شرکت های آینده نگر می خواهند محیطی شاد و نتیجه گرا خلق نمایند؛ زیرا به خوبی می دانند سرمایه گذاری برای شادی، سلامت و انگیزش افراد، بازگشتی چشمگیر خواهد داشت. اما متاسفانه تمام کارمندان از خودگذشته نیستند و در چنین شرایطی، ایجاد محیطی دلخواه با حضور افرادی خودبزرگ بین که حتی اخلاقیات سایرین را هم کم کم پایین می آورند، کار سختی به شمار میرود. اما برترین راه برای منطقی کردن افراد خودنما و مغرور این است که به آنها بگوییم چگونه رفتار آنها موجب از بین بردن جو مثبت محیط می گردد و گوشزد کنیم باید به نظرات و ایده های سایرین هم توجه داشته باشند. اینکه خواسته ما از آنها این است که کارهایی عالی را همراه با بقیه افراد انجام دهند.

هنگامی که شما گروهی از افراد را دارید که منیت خود را کنار گذاشته و با هم همراه می شوند، خواهید دید کارها بسیار بهتر و راحت تر انجام می گیرد و افراد لذت بیشتری می برند. این مفهوم که قدرت در کار گروهی است درست است؛ اما تنها زمانی صادق است که تمام افراد هماهنگ بوده و خواسته های شخصی خود را درگیر ننمایند؛ زیرا حضور افراد خودخواهی که دنبال مقاصد شخصی خود هستند همانند مانعی بر سر راه خلاقیت و نوآوری عمل نموده و از اثرگذاری مفهوم فوق می کاهد.

منبع: الی گشت

به "چطور فرد خلاقی باشیم؟!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چطور فرد خلاقی باشیم؟!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید