یلدا بهانه ای زیبا برای آشتی با قصه و قصه خوانی، همراه با آقای حکایتی و شرمین نادری
به گزارش وبلاگ تالار پذیرایی ، از روزگاران قدیم، یلدای زیبا و باشکوه ایرانیان، بهانه ای برای دورهم جمع شدن خانواده ها به دور کرسی و گوش دادن به قصه مادربزرگ و شعرخوانی پدربزرگ بود. قصه و داستان همیشه جایگاه ویژه ای در این شب داشته و دارد چرا که بخش مهمی از فرهنگ محسوب می گردد و از دیر باز در مراسم های مردمان ایران زمین و در تمام مراسم و آداب و رسوم، حضوری پررنگ داشته و نمادی از جاودانگی زبان فارسی بوده است.
ادبیات شفاهی، فرهنگ عامه ما ایرانیان به شمار می رود و ردپای این گونه داستان ها را بیشتر می توان درمیان روستاییان ایران و نانوشته ها جست. هزاران قصه و افسانه و داستان سینه به سینه در روستاها، شهرها و کوهپایه های این مرزوبوم رایج بوده که در قهوه خانه ها کسانی به نام داستان گو یا نقال یا شب ها در خانه ها، بزرگترها بازگو می کردند. شاید تا 20 سال پیش در هر خانواده دست کم یک تن که بهتر داستان می گفت و ده ها داستان می دانست بود و زندگی و آداب و آیین کهن ما رنگ ویژه و پربار فرهنگ مردمی خود را داشت.
قصه گویی تفریح شب های دراز زمستان به ویژه یلدا و فرصتی برای گذران وقت و دور هم نشستن بود ولی سالهاست که دیگر دورهمی ها کمتر شده اند و خبری از داستان گویی ها و حکایات جن و پری، ننه سرما و سمک عیار نیست و زنگ خطر فاصله گرفتن نسل تازه از فرهنگ عامه به صدا درآمده و کارشناسان فرهنگی هشدار می دهند زمان آشتی دوباره با فولکلورهای ایرانی فرارسیده است.
فیدیبو با درک این خلا دست به کار شده و آقای حکایتی بچه ها دهه شصت و شروین نادری از نویسندگان و داوران پیروز حوزه ادبیات داستانی کودک و نوجوان را به کمک خوانده تا یلدای سال جاری خانواده های ایرانی را با داستان های شیرین کهن ما خاطره انگیز کند.
شرمین نادری، نویسنده کودک و نوجوان که از دو سال پیش برای گردآوری داستان های عامیانه اقدام نموده و در اجرای این طرح فرهنگی مشارکت داشته است، شرح می دهد: شروع جمع آوری این داستان ها به سال های پیش بازمی گردد که در همکمک با یک گروه فرهنگی، حدود هفت یا هشت سفر به روستاهای سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی با هدف تجهیز کتابخانه ها و انجام فعالیت های فرهنگی داشتم. در این سفرها متوجه شدم داستان های زیبایی در میان پیران روستاهای این دو استان نقل می گردد که با وجود مجذوب نمایندهیت زیاد چون مکتوب نشده اند اندک اندک در حال فراموشی هستند و دیگر تنها نامشان در میان جوانان سیستانی و خراسانی آشناست و خود داستان را نمی دانند. از جمله قصه هانی و شیخ مرید که متل بسیار زیبایی به زبان شعر و از نظر سبک گفتاری و محتوا عالی است.
وی ادامه می دهد: در آن سفرها کوشش کردم داستان های فولکلور روستایی را جمع آوری کنم و به نگارش درآورم و سپس مدتی نیز بنا به مسوولیت اجتماعی با گروهی که صنایع دستی و عروسک می دوختند در اجرای طرح داستان گویی و روایت قصه در کنار عرضه محصولات و صنایع دستی همکاری نموده ام. به عنوان نمونه در این طرح در کنار عرضه محصولات سوزن دوزی شده، خانم سوزن دوز حکایت های زیبا نیز برای بچه ها تعریف می کرد تا آنها بدانند قصه و روایت در همه جا هست و کاربرد دارد.
نادری درباره طرح فیدیبو در جمع آوری و روایت فولکلورهای داستانی می گوید: اخیرا به من پیشنهاد شد داستان های جمع آوری نموده خود را برای اجرای این طرح در اختیار فیدیبو قرار دهم که البته این داستان ها را آقای حکایتی (بهرام شامحمدلو) به زیبایی و با دقت بسیار گلچین کردند و بخشی را دوباره بازنویسی کردیم. از 36 داستان جمع آوری شده 27 قصه را آقای حکایتی خوانده و از آبان ماه به تدریج در اپلیکیشن فیدیبو به طور رایگان در اختیار قرار گرفته تا شب یلدای خانواده های ایرانی با داستان های مجذوب نماینده روستاهای این مرز و بوم مجذوب نماینده تر گردد.
وی تصریح می نماید: خوشبختانه اجرای این طرح پیروزیت آمیز بوده و این نشان می دهد ایرانیان این عصر و زمان علاقه زیادی به فرهنگ و ادبیات فارسی دارند.
به اعتقاد نادری، قصه ها قهرمانان ملی و دینی ایرانیان را دوباره بیدار می نمایند و می توانند در هر عصر نجات دهنده ما از دردهای اجتماعی باشند. یلدا بهانه ای زیبا برای آشتی ما با کتاب و داستان است.
توجه به تفاوت نسل در اجرای داستان ها
بهرام شاه محمدلو همان آقای حکایتی محبوب نسل دهه 60، نیز با اشاره به دشواری ها و ظرافت های خاص این طرح شرح می دهد: داستان های عامیانه و عاشقانه روستاهای ایران با همکاری شروین نادری جمع آوری و تدوین و دوباره نویسی شدند. در بازنگری داستان ها کوشش شد نگاهی تازه تر بدون از بین رفتن چارچوب ها لحاظ گردد تا خواننده آسان تر بتواند با داستان ارتباط برقرار کند.
وی می افزاید: یکی از نقاط ضعف داستان های عاشقانه و عامیانه ایرانی این است که اغلب پایانی تراژیک و غم انگیز دارند که این قابل تغییر و تعویض نیست.
شاه محمدلو تاکید می نماید: شرکت در این طرح تجربه زیبا ولی وقت گیر و ظریفی بود چراکه در ادبیات هر جمله دارای مفهومی خاص است و باید درباره هر قصه و نوشتار به جنبه ها و ابعاد مختلف توجه گردد. اجرای داستان دشوارتر از داستان گویی صرف است و در مجموع حدود هشت ماه برای این طرح زمان صرف کردیم چراکه در یک جلسه پنج یا شش ساعته حدود چهار تا شش داستان ضبط می شد.
آقای حکایتی معتقد است که اجرای داستان برای بچه ها امروز با بچه ها دهه شصت تفاوت دارد و باید در انتقال موضوع و انتخاب شخصیت ها به این تفاوت ها توجه گردد. بچه ها دهه نود با آرامش میانه خوبی ندارند و به سرعت عادت نموده اند.
علاقه مندان به داستان ها فولکلور می توانند برنامه گرامافون را به صورت رایگان از فیدیبو دیدن نمایند.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران